رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و…و من همچون غربت زده ایی در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
بانوی دریای من…
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آنهايي كه هميشه بودند، هرگز نبودند
او كه هرگز نبود، هميشه بود
هميشه و در تمام لحظهها
به او كه تمام دقايق عمرم را عطرآگين كرد
آنچنان كه
بعد از ساليان دراز
هنوز از شميم خوش آن لحظهها سرشارم
و رد پايش هنوز در خوابهاي هر شب من….
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
:: موضوعات مرتبط:
عکس ,
عکس عاشقانه ,
عکس متحرک زیبا ,
شعر ,
شعر عاشقانه ,
شعر بیکسی ,
شعر موضوعی ,
دلنوشته ها ,
دلنوشته های من ,
دلنوشته های دوستان ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0